دنياي اقتصاد- از زمان تاكيد بر راهاندازي بازارهاي مشتقه در كشورمان كه از آذرماه 1387 با ورود قراردادهاي آتي سكه در بورس كالاي ايران شكل عملي به خود گرفت، مسير رشد و توسعه اين قراردادها همواره با سير منطقي و رو به رشدي دنبال شده. اين در حالي است كه به دليل حساسيتهاي موجود و اهميت اين قراردادها در كاهش ريسك سرمايهگذاري و وجود برخي مشكلات كه هم درون سازماني و هم برون سازماني بوده، انتظارات فعالان بازار به نحو مطلوبي برآورده نشده است.
ازسوي دكترپويا جبل عاملي کارشناس اقتصاد در گفتوگو با «دنياي اقتصاد» مورد بررسي قرار گرفت
چالشهای بازار آتی
سردار خالدي
بخش نخست
هدفايجاد قراردادهاي آتي كاهش ريسك سرمايهگذاري و نوعي خدمت است
از زمان تاكيد بر راه اندازي قراردادهاي مشتقه در ايران و شروع فعاليت بازار آتي بورس كالاي ايران و در پي آن بازار آتي سهام تاكنون، حساسيتها (با توجه به ويژگي ذاتي ريسك پذيربودن اين بازار) هر روز بعد جديدي به خود گرفته؛ اين در حالي است كه با وجود افت و خيزهايي كه بازار طي سه سال اخير داشته اما مسير رشد و توسعه بازار به صورت منطقي و طبيعي شرايط مطلوبي را سپري كرده است.
اهميت قراردادهاي مشتقه و تاكيد بر نقش بازار آتي در كاهش ريسكهاي سرمايهگذاري باعث شد تا با پويا جبل عاملي از كارشناسان اقتصاد بازار در رابطه با ماهيت بازار آتي و مباحث مطرح شده در آن به گفتوگو بنشينيم. جبل عاملي پس از اينكه دوره كارشناسي اقتصاد صنعتي (اقتصاد بازار) را در دانشگاه شهيد بهشتي سپري كرد، مقطع كارشناسي ارشد را با گرايش توسعه در دانشگاه تهران به پايان رساند. وي براي ادامه تحصيلات تكميلي به خارج از كشور رفت و در دانشگاه لستر انگليس از تز دكتري خود در رابطه با «سياستهاي پولي در كشورهاي نفتخيز» دفاع كرد. نگاه اقتصادي و تئوريپردازانه به مسائل اقتصادي و از سويي سوابق تدريس وي در دانشگاههاي خارج از كشور و موسسه عالي بانكداري مزيد بر علت شد تا بتوانيم در رابطه با قراردادهاي آتي در جهان و ايران با او به گفتوگو بنشينيم كه متن مشروح آن براي خوانندگان محترم در پي ميآيد:
در ابتدا بهتر است به ماهيت قراردادهاي آتي بپردازيم؛ به نظر شما فلسفه تشكيل بازار قراردادهاي آتي چيست؟
قراردادهاي آتی همانند بازار سلف و بازارهای دیگر مانند بازار مشتقات مالی برای این به وجود آمدهاند که ریسک سرمایهگذاری را کم کنند، اگر بخواهیم این ریسک را بشکافیم، میتوان گفت که دو نوع ریسک داریم: یکی ریسک غیرسیستماتیک (Idiosyncratic risk) یا ریسک مشخصه یک بازار یعنی ریسکهایی است که ویژه یک بازار خاص است. به عنوان مثال یک سرمایهگذاری که میخواهد از سرمایه خودش سود کسب کند اگر بخواهد ریسک ویژه هر بازار را کم کند میآید و پرتفوی سبد دارایی خود را متنوع میکند.این امکان وجود دارد که بازدهی سبد داراییها کمتر از وقتی باشد که شما تمام سرمایه خود را مصروف یک بازار میکنید، اما به طور میانگین این سبد دارایی بازدهی بالایی دارد چون شما توانستهاید ریسکهای خاص هر بازار را محدود کنید.
اما نوع دیگر ریسکها، ریسکهای سیستماتیک (systematic risk) هستند، این ریسکها همه بازارها را دستخوش تغییر قرار میدهند؛ یعنی نتیجهای که این ریسکها دارند، روی تمامی بازدهی تاثیر میگذارد. شما با تنوع بخشی سبد داراییهایتان نمیتوانید ریسکهای سیستماتیک را کاهش دهید؛ چون این ریسکها همه بازارها را دستخوش تغییر قرار میدهند.
در واقع بازار آتی و بازارهای مشابه میتوانند در زمانی که قصد کاهش ریسکها را داریم بهترین ابزار باشند یعنی میتوانند تا قسمتی از این نوع ریسک را برای شما کاهش دهند. فرض کنید به طور مثال ریسکهای سیستماتیک همچون مسائل ژئوپلتیک، جنگها، تحریمها، سیل یا زلزله يا اينكه خود اقتصاد در شرايط ركودي قرار گيرد؛ در اين حالت هم، روي قراردادهاي آتي تاثير ميگذارد، اما اين بازار ميتواند تا حدودی اين ريسكها را كاهش دهد. در حقيقت شما زماني كه بازار آتي را تعريف كرديد سرمايهگذار بهتر ميتواند برنامه بلندمدت سرمايهگذاري خودش را تعریف کند و ساير قراردادها همچون بازار فوروارد، سوآپ و ديگر ابزارهاي معاملاتي نیز بر همین اصل ايجاد ميشود.
بازارهاي آتي در داخل كشور ما چه مكانيز ميدارند، آياترجماني از بازارهاي جهاني است؟
آنچه را كه من مشاهده و مطالعه كردم نشان از اين دارد كه همه قوانين و مصوبههاي بازارهاي آتي كپي و ترجماني از بازارهاي جهاني است؛ در اينكه ما از تجربه جهاني توانستهايم استفاده كنيم شكي نيست، اما در شرايط فعلي مشكلاتي نيز داريم؛ به عنوان مثال يكي از مشكلات كنوني بازار آتي سكه بورس كالا ميزان وجه تضمين است كه با مصوبههاي جديد اين ميزان از 10 درصد به 30 درصد به ازاي هر قرارداد رسيده در شرايطي كه حداقل و حداكثر اين ميزان در بازارهاي جهاني 5 تا 15 درصد (آنهم با شرايط و رويه معاملاتي مختص آنجا) است. با احتساب اين وضعيت به اين نتيجه ميرسيم كه ما حداقل 2 برابر بيشتر وجه تضمين ميگيريم، در واقع شما ميدانيد اگر ما وجه تضمين بيشتري بابت هر قرارداد بگيريم به نوعي بازار آتي را كوچك و كوچكتر ميكنيم.
پس در عين حال كه بازار كوچك ميشود از عمق آن نيز كاسته ميشود؟
مطمئنا به همين صورت خواهد بود؛ هر چه قدر بازار كوچكتر باشد نسبت به شوكها و اخبار واكنشهاي بيشتري نشان خواهد داد و نوسانات قيمت بسيار بیشتر خواهد بود. البته شايد در بازار آتي كشور ما، مقصود از بالا باقي ماندن وجه تضمين از سوی سیاستگذاران اين بوده كه به نوعي با گرفتن وجه بيشتر، معاملات را تضمين كنند. من نميخواهم بگويم كه آيا واقعا بهتر است وجه تضمين بالا باشد يا پايين؟ اما هر چه قدر ما وجه بيشتري بگيريم بازارمان كوچك و كوچكتر خواهد شد و اين یکی از مسائلی است كه بازار در شرايط فعلي با آن رو به رو است. در عين حال، بازار ما مشكلات ديگري هم دارد كه عدم اطلاعرساني به سرمايهگذاران یکی از آنها است؛ در حالی که سابقه این نوع بازارها در غرب بسیار طولانیتر از ما است و شکل ابتدایی آن به قرن نوزدهم میرسد، ما تازه در اول راه هستیم و برای رونق این بازارها سیاستگذاران باید بیش از این بر آگاه کردن سرمایهگذاران ایرانی نسبت بهاین بازار بکوشند. از دیگر مشکلات بازار آتی ما، عدم همزماني این بازار با بازارهاي جهاني است. در روزهايي كه ما تعطيل هستيم بازار آنها باز است و در روزهاي ابتدايي هفته كه ما كار ميكنيم بازارهاي آنها تعطيل است و چون پيشبيني كردن درباره آينده نيازمند اطلاع از تازهترين اخبار و اطلاعات است و از سويي براساس اين اطلاعات بايد پيشبيني منطقي و درستي انجام دهيم به همين دليل سرمايهگذاران در بازارهاي ما بايد پيشبينيهايشان را بلندمدتتر كنند و اين مسالهاي است كه به نظر قابل حل هم نيست، ولي واقعيتي است كه بازار ما با آن مواجه است.
نظرات شما عزیزان: