سه
برنامه ریزی توسعه فردی(personal Development Planning ):
همانطور که در قسمت دوم مراحل ثروتمند شدن گفتم توسعه فردی یکی از راهکارهای افزایش توانائیها بر اساس شناخت نقاط قوت و ضعف و برنامه ریزی برای کسب مهارتهای مورد نیاز می باشد.
در این فرایند فرد عملکرد خود را ارزیابی می کند و برای رسیدن به اهداف شخصی،مالی،اجتماعی و...خود هدفگذاری و برنامه ریزی می کند.
هدف در این برنامه ریزی افزایش ظرفیتها ی فردی ،با استفاده از ابزار شناخت خود (که می تواند اینیاگرام یا ابزار دیگری در این زمینه باشد) ،هدفگذاری و برنامه ریزی راهبردی جهت نیل به اهداف از پیش تعیین شده فردی می باشد.
در برنامه ریزی توسعه فردی فرایندهائی با تقدم و تاخر صحیح تعریف می شود که بطور خلاصه به شرح زیر است:
1- شناخت تیپ شخصیتی بر اساس تیپهای شخصیتی شناخته شده،استعدادها،توانائیها، نقاط قوت،نقاط ضعف ،مهارتها و بطور کلی ابعاد و ویژگیهای شخصیتی فرد
2- هدفگذاری در زمینه های مورد نیاز یا مورد علاقه و تعریف برنامه ریزی راهبردی و ایجاد انگیزه و تعهد جهت اجرا طبق برنامه ریزی
3- یادگیری مهارتهای جدید یا تکمیل مهارتها بر اساس اهداف تعیین شده
4- ارزیابی مداوم خود،اهداف،راهبردها و نتایج در چارچوب زمان تعیین شده
این برنامه به کلیه افرادی که به دنبال بهبود مستمر زندگی خود می باشند و یا بدنبال دست یابی به اهداف بزرگ هستند کمک می کند تا بصورت خودآگاه نسبت به نقد خود و شناخت شخصیت ذاتی خود، توانائیها،نقاط قوت وضعف فردی و همچنین فرصتها و تهدیدات فردی اقدام کنند.همچنین باعث ایجاد ارتباط بین اهداف شخصی،شغلی و... می شود و باعث رشد همه جانبه فرد می شود.
نتیجه خوب دیگر استفاده از برنامه ریزی توسعه فردی این خواهد بود که زندگی ،هدفمند ودر چارچوب مدیریت اولویتها وزمان خواهد بود و هر فرد در هر زمانی برنامه کاری،شخصی و... خود را می داند.
چگونه بایداز برنامه ریزی توسعه فردی استفاده کرد؟
برنامه ریزی توسعه فردی را هر کس می تواند به تنهائی انجام دهد.لازمه آن ،داشتن آگاهی در زمینه تیپ شخصیتی خود،آگاهی به نقاط قوت و ضعف خود،علایق و...می باشد.فرمهائی نیز برای برنامه ریزی توسعه فردی طراحی شده اند که برای دانلود قرار میدهم.
در این خصوص کلاسهائی هم برگزار می شود که اساتید مربوطه می توانند این برنامه را باشما همراهی نمایند.
عادت 4 : برنده –برنده بیندیشید
انسانها می توانند در کلیه سطوح ارتباطی خود به چهار شیوه فکری رفتار کنند که عبارتند از:
1- برنده-برنده اندیشیدن و رفتار کردن : این روش تفکر انسانهای موثر است که در تعاملات خویش با دیگران در اندیشه منفعت طرفین هستند.
2- برنده-بازنده اندیشیدن و رفتار کردن: اینگونه اندیشیدن مربوط به انسانهای فرصت طلب است که در تعاملات فقط به فکر منافع خود هستند.
3- بازنده-برنده اندیشیدن و رفتار کردن: اینگونه نگرش مربوط به انسانهای ضعیفی است که بدلیل کمبود شهامت،خود کم بینی و نداشتن اعتماد به نفس ایثار بی مورد می کنند.
4- بازنده-بازنده اندیشیدن و رفتار کردن: اینگونه طرز فکر مربوط به انسانهای بیمار است که در هر اجتماعی وجود دارند.
در نگرش انسانهای موثر، هدف وسیله را توجیه نمی کند.بنابراین در مسیر حرکت به سمت هدف جدای از منافع و مصالح خود، برای منافع دیگران هم ارزش قائل می شوند. بعبارتی موفقیت خود را در گرو موفقیت دیگران می دانند.
عادت 5 : نخست گوش دهید ، آنگاه جویای تفاهم باشید
می دانیم گوش دادن با شنیدن متفاوت است.شنیدن فقط یک حس است ولی گوش دادن منجر به درک می شود.شنیدن بدون نیاز به آگاهی انجام می شود ولی گوش دادن با آگاهی و درک انجام میشود.
یکی از اصلی ترین کلیدهای ارتباط موثر با دیگران، گوش کردن به صحبتهای آنان است.اگر بتوان این مهارت را در خود ایجاد کرد یعنی به حرف دیگران گوش دهیم آنگاه موجبات رسیدن به تفاهم را ایجاد خواهیم کرد. چون گوش دادن به حرف طرف مقابل منجر به درک او و دیدن مسائل از زاویه دید اومی شود.انسانهای موثر اول خوب گوش می دهند و سپس جویای تفاهم می شوند.
عادت 6 : سینرژِی ( نیروی جمعی )ایجاد کنید
گفته می شود عقل دو نفر بهتر از عقل یک نفر کار می کند.به همین صورت عقل جمعی بهتر از عقل دو نفر کار می کند لذا انسانهای موثر برای حصول به نتیجه، بصورت جمعی حرکت کردن را به بتنهائی کار انجام دادن ترجیح می دهند. چرا که واقفند برایند توانائیهای جمعی بسیار فراتر از توانائیهای فردی است.
هر گاه روح مشارکت و تعاون بر ارتباطات اجتماعی حاکم شود، همه چیز را به امکانات ، راه حل ها و انتخاب های تازه گشوده اید . اعتماد بالای حاصل از روحیه تیمی راه حل هایی را پدید می آورد که از انتخاب های اولیه فردی بهتر است .
عادت 7 : اره را تیز کنید ( اصول بازسازی چهار بعد اساسی زندگی )
همانگونه که در قسمت اول گفته شد سه عادت اول به شخص و منش او مرتبط بود و سه عادت بعدی به ارتباط شخص با اجتماع یا شخصیت اجتماعی او مربوط می شود.
هر انسانی دارای چهار بعد جسمی،معنوی،،ذهنی و عاطفی-اجتماعی می باشد. پرورش هر یک از این چهار بعد روش مخصوص به خود را دارد. پرورش بعد جسمی با ورزش و فعالیتهای بدنی میسر است.پرورش بعد معنوی با ایجاد ارتباط با خالق و عبادت او انجام می شود.پرورش ذهنی با یادگیری مداوم صورت می گیرد و بعد عاطفی-اجتماعی با ایجاد ارتباط با اجتماع پرورش می یابد.
پرورش هر یک از 4بعد ذکر شده مهم و ضروری می باشد ولی اغلب مردم بدلیل درگیری بیش از حد یا پرورش تک بعدی خود، کمتر به پرورش بعد معنوی خود مبادرت می ورزند. عادت هفتم مردمان موثر توجه به پرورش بعد معنوی است که از آن بعنوان تیز کردن اره یاد شده است.
در صورتیکه به این بعد و پرورش آن توجه شود 6 عادت قبلی در وجود ما پرورش پیدا می کنند.تیز کردن اره در اصل کشف ذات است و شناخت و ارزیابی نگرش خود به زندگی . تیز کردن اره متعادل کننده ومتعالی کننده پرورش چهاربعد وجودی انسان است.
به دوستان پیشنهاد میکنم این کتاب را مطالعه کنند.
بدون تردید قبل از رسیدن به جایگاههای بالا از لحاظ موفقیت و ثروت یا مقام اگر انسانها نتوانند با ایجاد ظرفیت سازی در خود جنبه های درونی خود را تقویت کنند ، پس از نیل به هدف(ثروت، مقام ،موفقیت و...) تعادل لازمه بین درون و برون فرد بر هم خورده و عدم تعادل ایجاد می شود که نتیجه آن ممکن است ناگوار باشد.
کتاب ((هفت عادت مردمان موثر)) نوشته دکتر استفان کاوی یکی از کتابهای بسیار مطرح در زمینه مدیریت و روانشناسی است که در آن به هفت عادت انسانها کارا و موثر اشاره می کند.
این کتاب در سال 1989 چاپ شد و در مدت کوتاهی به زبانهای مختلف ترجمه و در سراسر جهان به فروش رسیده است.
همانگونه که قبلا گفتم بسیاری از انسانها تابع شرایط و زمان هستند و در مقابل تعداد معدودی نیز هستند که عوامل و شرایط را در کنترل خود در می آورند.دکتر استفان کاوی در کتاب خود 7 عادت اصلی این عده را بیان می کند.
7 عادت مردمان موثر
عادت 1 : عامل باشید
عامل بودن یعنی پذیرفتن مسئولیت زندگی خود .بسیاری از افراد تسلیم شرایطی هستند که در زندگی برایشان اتفاق می افتد و پس از اتفاق زمین و زمان را دلیل آن اتفاق می دانند. بعبارت دیگر کنترلی بر زندگی خود ندارند و بصورت واکنشی عمل می کنند.اینگونه افراد عامل نیستند.
افراد عامل بصورت واکنشی عمل نمی کنند بلکه با پذیرفتن مسئولیت ،خود سازنده شرایط حاکم بر زندگی خود می شوند. بعبارت دیگر بر کلیه امور زندگی خود کنترل دارند و در مشکلات با استفاده از آگاهی وخلاقیت مسائل را آنگونه که خود می خواهند راهبری می کنند.
عادت 2 : در ذهن خود از پایان آغاز کنید
اگر مقصدی برای سفر وجود نداشته باشد همه راهها به مقصد ختم می شود. آیا می توان برای سفری برنامه ریزی کرد ولی مقصد مشخص نباشد؟
تعیین مقصد(هدف) و تجسم ذهنی آن باعث می شود که هم از مسیر انحراف ایجاد نشود و هم تحمل ناملایمات حاصل ازطی مسیر فرد را وادار به خروج از مسیر نکند (البته به شرط ایجاد تعهد در خود برای رسیدن به هدف .)
عادت 3 : نخست امور نخست را قرار دهید
تشخیص اولویت انجام کارها یکی از مهمترین عادتها یا مهارتهای مردمان موثر است. می دانیم که کلیه کارهای هر فرد را می توان در 4 دسته کلی زیر قرار داد.
1- کارهای مهم و فوری: هر فرد سالم آن را تشخیص می دهد.
2- کارهای مهم و غیر فوری: تشخیص این نوع کارها بسیار مهم و این نوع کارها باعث رشد فرد در زندگی می شود.
3- کارهای غیر مهم و فوری: تاثیر مهمی در زندگی ندارند.
4- کارهای غیر مهم و غیر فوری: تاثیر مهمی در زندگی ندارند.
انسانهای موثر قدرت تشخیص بالائی در کارهای مهم و غیر فوری دارند.بعبارت دیگر طبق قانون 20-80 یا اصل پاراتو، 80درصد نتایج مثبت در زندگی نتیجه 20 درصد از فعالیتهای ماست(آن را برای همه مسائل میتوان تعمیم داد مثلا 80 درصد ثروت دنیا در اختیار 20 درصد از مردم دنیاست.) انسانهای موثر قدرت تشخیص 20 درصد کارهای مهم را دارند و اول آنها را انجام می دهند . بعبارت دیگر شاید بتوان اینگونه نتیجه گیری کرد که انسانهای موثر به جای مدیریت زمان،بر خود مدیریت می کنند و به جای اینکه خود را درگیر امور بیهوده کنند صرفا بر روی کارهای مهم تمرکز می کنند.
همانگونه که ملاحظه می شود سه عادت بالا عادتهای شخصی می باشند یعنی به نوعی عادتهائی است که هر شخص با داشتن آنها می تواند بر خود مدیریت کند.
در قسمت بعدی، سه عادت دیگر که عادت هائی در جهت تعامل با اجتماع هستند ارائه خواهد گردید.
نرخهای پیش فروش واحد مسکونی
روزنامه دنیای اقتصاد: اکثر فروشندهها در معاملات پیش فروش 50 درصد مبلغ فروش را در ابتدای قرارداد از پیشخریدار دریافت میکنند. این موضوع در حالی است که در برخی از محلههای تهران تعدادي از فروشندهها قیمتهای کاذب برای پیش فروش واحدهایشان تعیین میکنند.
عده ای از مشاوران املاک فعال در مناطق مختلف تهران به «دنیای اقتصاد» اظهار کردند: این روزها اگر متقاضیان در بازار پیش فروش، واحدهایی با قیمت ارزنده پیدا کنند برای پیش خرید اقدام میکنند.
به نقل از یکی از فعالان بازار مسکن در منطقه نیاوران، قیمت زمین در دی و بهمن ماه سال گذشته حدود 30 درصد افزایش یافت و اکنون نزدیک به 40 درصد از فروشندهها قیمتهای واقعی برای پیش فروش املاکشان تعیین میکنند ولي بسياري از مالکان قیمتهای کاذب به بازار عرضه اعلام میکنند.
وی در ادامه افزود: معمولا پرداخت اولین قسط در معامله پیش فروش به مرحله ساخت مربوط میشود؛ زیرا هرچه ساخت و ساز پیشرفت کرده باشد بر همان مبنا هم اولین مبلغ پرداختی تعیین میشود اما با این حال بسیاری از فروشندهها سعی میکنند حداقل درصد؛ یعنی نیمی از قیمت کل معامله را در همان ابتدای قرارداد دریافت کنند.
از سوی دیگر مشاور املاکی در پاسداران از افزایش 300 هزار تومانی قیمت هر متر مربع واحدهای پیش فروش شده خبر داد و گفت: اگر قیمت فروش واحدهای مسکونی آماده تحویل همزمان با قیمت فروش واحدهای پیش فروش افزایش یابد همچنان اغلب متقاضیان ترجیح میدهند از بازار مسکن پیش خرید کنند؛ چراکه قدرت مالی خریداران در مقایسه با سال قبل رشد چنداني نکرده است و آنها مجبورند به صورت قلکی واحد موردنظر خود را خرید کنند.
در محله ولنجک نرسیده به خیابان پانزدهم، یک واحد 180 متری با کلیه امکانات رفاهی و تفریحی متری 6 میلیون تومان برای پیش فروش تعیین شده است. این واحد فروشی در یک آپارتمان 13 طبقهای 4 واحدی واقع شد و در مرحله گچکاری است و یازده ماه آینده زمانی است که برای تحویل واحد به خریدار از سوی مالک وعده داده شده است.
همچنین واحدی به متراژ 138 متر مربع واقع در بلوار دریا در شهرک غرب با شرایط پیش فروش به بازار عرضه شده و سازه تا مرحله اتمام سفت کاری پیش رفته است و 5ماه از زمان ساخت آن باقی مانده است. قیمت پیشنهادی هر متر مربع این واحد 138 متری 4 میلیون و 800 هزار تومان برآورد شده است.
روزنامه دنیای اقتصاد: تحلیل بنگاههای بزرگ مالی جهان از بازار طلا
گروه بازار پول- تغییر در روندهای تحلیلی بزرگترین کارشناسان و موسسات تحقیقاتی و معاملهگران امری معمول است. این نیست که تصور شود، معاملهگران مشهور بازار قادر هستند تا پیشبینیهای دقیق کوتاهمدت يا بلندمدت داشته باشد.این تصوری ناپخته است که با دسترسی به تحلیلها و پیشبینیهای گروههای استراتژیست موسسات سرمایهگذاری و بانکهای مهم دنيا میتوان در کوتاهمدت، عایدی زيادی را در بازار نصیب خود کرد. برای داشتن تصویری بهتر از این موضوع روند تحلیلی چندین موسسه مشهور در بازار جهانی طلا را که معمولا تحلیلهای خود را برای مشتريان خاص خود ارائه میدهند، از ابتدای سال مورد بررسی قرار میدهیم و مشاهده میکنیم که چگونه روند قیمتی میتواند تحلیلهای بزرگترین کارشناسان را دستخوش تغییر کند.
روز دوشنبه 29 اسفندماه برابر با 19 مارس، وقتی قیمت طلا در بازه محدود 10 دلاری در حدود سطح 1660 دلار در هر اونس مبادله میشد، با وجود کاهش 2/3 درصدی بهای نقدی طلا در هفته پیش از آن، بسياری از تحلیلگران به افزایش محدود قیمت با دیده شک و تردید نگاه میکردند. کارشناسان موسسه بزرگ سرمایهگذاری وی. تی. بی. کاپیتال معتقد بودند که امکان آن که بهای طلا از موقعیتهای فعلی خود زياد فاصله بگیرد، بعید است و جالب آن جا بود که با وجود افزایش بهای طلا تا مرز 1690 دلار در هر اونس در طول تعطیلات نوروزی، بهای طلا از سطوح معاملاتی روز 29 اسفند آن قدر فاصله نگرفت. کارشناسان این موسسه در این روز سطح حمایتی (سطح پایینی قیمت) طلا را 1640 دلار و سطح مقاومت (سطح فوقانی قیمت) را در حد 1670 دلار در هر اونس پیشبینی کردند.
اما در همین روز یکی از بزرگترین بانکهای جهان، یعنی بانک سوئیسی یو. بی. اس، پیشبینیهای خود را از بهای طلا به میزان قابل توجهی تعدیل کرد. این بانک پیشبینی بهای یک ماهه خود را 6/12 درصد کاهش داد و از سطح 1775 دلار در هر اونس به سطح 1550 دلار رساند و پیشبینی سه ماهه خود را نیز در حدود 15 درصد کاهش داد و به 1650 دلار رساند. در حقیقت کارشناسان این بانک با توجه به روند نزولی قیمت و همچنین نشانههای بیشتر از چشم انداز مثبتتر در اقتصاد جهانی، پیشبینی خود را به این میزان کاهش دادند.
روند قیمتی طلا در یک ماه گذشته
اما اگر در روز 19 مارس و با وجود روند نزولی بها، تحلیلها و پیشبینیها بر مبنای سناریو نزولی قیمت بود، درست هفته بعد در روز 6 فروردین برابر با 26 ماه مارس، با وجودی که قیمت در همان سطوح هفته پیش بود اما به دلیل روند افزایشی از دو روز قبل، تحلیل گران از روندهای افزایشی آتی سخن میگفتند. آن چنان که همان تحلیل گران یو. بی. اس. با مقایسه روند قیمتی با روند قیمتی ماه ژانویه معتقد بودند که امکان افزایش بها تا سطح 1700 دلار وجود دارد. از سوی دیگر تحلیل گران فنی بانک آلمانی کامرزبانک نیز با مشاهده روند قیمتی معتقد بودند که سطح ميانگین متحرک 55 روزه یعنی نرخ 15/1702 در کوتاهمدت دست يافتنی است.
جالب آن بود که روز بعد، 7 فروردین، برای ساعتی نرخ طلا به نزدیک 1700 دلار در هر اونس رسید؛ یعنی نزدیک همان سطحی که کامرز بانک پیشبینی کرده بود و این به معنای افزایش 2 درصدی در نرخ طی دو روز بود. اما بسياری از کارشناسان این افزایش را مقطعی و در پی سخنان بن برنانکه تعبیر کردند که معتقد بود این امکان وجود تا روند مطلوب فعلی در بازار نیروی کار ايالات متحده پایدار نباشد، که این گزاره برای بازار به معنای امکان سياست انبساطی بیشتر بود.
اما موسسه وی. تی. کاپیتال بهرغم این افزایش دو درصدی هم چنان بر ریسکهای کاهشی پافشاری کرد. کارشناسان این موسسه معتقد بودند که تقاضای فیزیکی طلا به طور محسوسی کاهش يافته و در نتیجه این افزایش را گذرا دانستند. در آن سر طیف تحلیلی، تحلیلگران موسسه بزرگ مالی اس. ای. بی. قرار داشتند که این اظهارات برنانکه را نمادی از سياستهای تسهیل پولی بیشتری دانستند و بر افزایش نرخ جهانی طلا پافشاری کردند و معتقد بودند که فضا برای افزایش بیشتر بها وجود دارد و این افزایش مقطعی نیست. این گروه از تحلیلگران با تکیه بر کانال انتظارات تورمی، معتقدند که افزایش احتمال سياست تسهیل پولی میتواند راه را برای افزایش نرخ طلا باز کند.
اما فردای آن روز، 8 فروردین برابر 28 مارس، باز بهای طلا افت کرد. در حالی که به علت افزایش قابل توجه ابتدای هفته میشد این کاهش را تنها تعدیلی برای نرمال شدن روند قیمتی دانست، اما برخی از تحلیلگران این افت را پيام بازار مبنی بر عدم بازگشت بها به سطح 1700 دلار تفسیر کردند، آن چنان که شرکت مشاوره مالی فیوچر تکز بریتانيا، همان زمان در تحلیل روزانه خود از بازار طلا نوشت که اگر بازار به سرعت به روند افزایشی پیشین باز نگردد، روند کاهشی میتواند بلندمدتتر از این باشد.
با تداوم افت بها در روز بعد از آن، بار دیگر بنگاههای مالی را بر آن داشت تا بر ریسکهای کاهشی تاکید بیشتری کنند. آن چنان که کارشناسان با پر اهمیت دانستن افت 7 درصدی بهای طلا در یک ماهه اخیر، این افت را امری برآمده از علتهای پایهای چون افزایش آمار بهتر از اقتصاد ايالات متحده دانستند.
در همین روز بانک یو. بی. اس. که پیش از این پیشبینی یک ماهه و سه ماهه خود را به میزان قابل توجهی به سمت پایین تعدیل داده بود بار دیگر در عقب گردی قابل توجه، بهای طلا در پايان سال 2012 را از سطح 2050 دلار در هر اونس که پیشبینی قبلی این بانک بود، به سطح 1680 دلار کاهش داد. این یعنی تعدیلی بیش از 18 درصد، اما کارشناسان این بانک دلایل اصلی این تعدیل را، بهبود وضعیت اقتصاد ايالات متحده، کاهش انتظارات در مورد اجرای سياستهای انبساط پولی از سوی فدرال رزرو و تقویت ارزش دلار آمریکا اعلام کردند.
مساله این است که تعدیل پیشبینی
نشاندهنده حداقل خطایی است که پیشبینیکننده میپذیرد. به عبارت بهتر کارشناسان بانک
یو. بی. اس. خود پذیرفتند که در پیشبینی ماهانه خود نزدیک 13 درصد و در پیشبینی سالانه خود بیش از 18 درصد خطا داشتهاند و البته خطای واقعی تنها زمانی قابلمحاسبه است که بهای واقعی به دست آید. آن چه در این ميان مهم است، بازنگری مداوم در سطوح پیشبینی است و این تعدیلها هر چند بزرگ باشد، نه تنها امر مذمومی نیست که امری مرسوم در پیشبینیها است. بیتردید نفس تعدیل نمايانگر خطاست اما فرض این است که با بازنگری مداوم، در طول زمان پیشبینیها صحیحتر و به واقعیت نزدیکتر است. تحلیلگر با داشتن دادههای جدید اقدام به اصلاح سطوح پیشبینی پیشین خود میکند تا به این شکل معاملات خود را با ضریب اطمینان بیشتری به سوی سودآوری سوق دهد. بیتردید اگر معاملهگری با داشتن پیشبینی قبلی این بانک، اقدام به خرید در بازهای ماهانه و بالاتر کرده بود، به علت خطای در پیشبینی دچار خسران شده، اما با این وجود میتوان گفت که در صورت همراهی با پیشبینیهای متخصصان با احتمال بیشتری میتوان نسبت به سودآوری در معاملات پياپی اطمینان حاصل کرد.
اما در 30 مارس، که بهای طلا روندی افزایشی به خود گرفت و مرز 1660 دلار در هر اونس را پشت سر گذاشت، تحلیلها نیز رنگ و بوی خود را عوض کردند، آن چنان که بانک
اچ. اس. بی. سی معتقد بود که در کوتاهمدت امکان افزایش بیشتر نرخ وجود دارد. تحلیلی که به واقعیت نپیوست و درست پس از تعطیلات آخر هفته بهای طلا به محدوده 1630 دلار افت کرد. این کاهش باز معاملهگران را به داشتن دیدگاهی نزولی از قیمت ترغیب کرد و در همین زمان بانک ملی استراليا پیشبینی کرد که بهای طلا تا پايان ماه آوریل در سطح 1620 دلار در هر اونس باشد و در عین حال با توجه به کاهش نااطمینانیهای اقتصاد جهانی روند بلندمدت بهای طلا را نیز کاهشی دانست.
اکنون که بهای طلا در نیمه بازه 1600 تا 1700 دلار در هر اونس است، تحلیلگران فنی هر دو سناریو صعود و سقوط قیمت را در نظر دارند. کامرز بانک معتقد است که اگر نرخ مرز 1702 دلار را پشت سر گذارد، میتواند تا 36/1717 نيز دلار بالا رود، ضمن آن که با تاکید بیشتر بر سناریو نزولی، امکان کاهش نرخ را تا سطوح پایین ماه اکتبر؛ یعنی سطوح 53/1603 و 65/1595 دلار در هر اونس محتمل میداند.
آنچه در خلال مرور این تحلیلها مشخص بود، تعقیب روندهای پیشبینی به همراه روند قیمتی بازار بود. به این معنا که وقتی قیمت صعود میکرد، اغلب سناریوهای تحلیلی بر صعود تاکید داشتند و بالعکس. به این شکل، اکنون با توجه به روند نزولی ماههای اخیر، بسيار از موسسات و بانکهای بزرگ تحلیلهای خود را از بازار طلا به سوی پایین تعدیل کردهاند. اگرچه پیشبینی این موسسات همراه با خطاست و با تغییر جو بازار تحلیل آنان نیز تغییر میکند، اما با توجه به نگاههای مستمر استراتژیستهای این موسسات بر بازار و تعدیل پیوسته پیشبینی آنها، میتوان گفت که تحلیل آنان میتواند در بلندمدت سود نرمالی را برای معاملهگران ایجاد کند.
اما چگونه میتوانیم كلیدی پیدا كنیم كه روابط خانوادگی، عاطفی و حرفهای ما را تسهیل كند؟ و چگونه میتوانیم راهحلی بیابیم كه برای همه اشخاص راضیكننده باشد و ما را به تفاهم برساند؟
نویسندگان كتاب راهبرد دلفینی كلید این امر را تنها در همكاری و انعطافپذیری میدانند. آنها معتقدند كه به طور كلی، انسانها را همانند موجودات دریایی میتوان به 3 طبقه تقسیم كرد: ماهیهای كپور، كوسهها و دلفینها.
دسته اول: ماهیهای كپور هستند كه همیشه ماهیهای قربانیاند زیرا پیوسته توسط دیگر ماهیها خورده میشوند. در حیات اجتماعی بشر، برخی از انسانها نیز چنین هستند؛ یعنی برخی از انسانها در زندگی خود نقش ماهی كپور را بازی میكنند. آنها كم و بیش و برحسب مورد، قربانی این یا آن چیز، این یا آن مسئله، این یا آن شخص میشوند و حتی ممكن است قربانی روابط غلط و تفكرات منفی خود شوند.
به طور طبیعی بازیگوش و دارای روحیه همكاری است و در ارتباطات خود شیوه برنده- برنده را برگزیده است.
با سلام خدمت دوستان عزیز
با توجه به سئوالات دوستان که از طریق ایمیل برای من ارسال میکنند لازم دیدم تا سه نکته را خدمت دوستان عزیز عرض کنم.
1- لطفا سئوالات خود را در وبلاگ مطرح نمائید چون دوستانی هم ممکن است همین سئوال را داشته باشند وپاسخ ارائه شده مورد استفاده آنها هم قرار گیرد.
2-در پاسخ دوستانی که در مورد آموزشها سئوال داشتند عرض کنم مطالب آموزشی جهت تمام عناوین ذکر شده به مرور زمان ارائه خواهد شد ضمن اینکه برای دوستانی هم که در مورد کلاسهای آموزشی سئوال کرده بودند جهت دوره های تکمیلی کلاس هم برگزار خواهد شد که در موقع مقتضی اطلاع رسانی خواهد شد.
3- کلیه مطالب جدیدی که در وبلاگ درج می شود بصورت خبرنامه برای کسانی که ایمیل خود را در قسمت خبرنامه ثبت کرده اند ارسال می شود.لذا چنانچه تمایل به ارسال خبرنامه به هنگام قرار دادن مطلب جدید در وبلاگ دارید در قسمت خبرنامه عضو شوید.
با تشکر از دوستانی که ایمیل زده بودند.
یک مطلب از سایت جالب آقای گل محمدی که به تفاوتهای کلی آدمها در قالب دو گروه غازها و عقابها می پردازد.خود را تطبیق دهید.
دوش سرمایه گذاری در بورس (شماره ۱)
چه ما کارمند باشیم یا کارفرما یا سرمایه گذار همه ما در بازارها به دنبال بهبود وضعیت اقتصادی مان میگردیم . بدست آوردن پول بیشتر و رفاه بیشتر و آینده مالی مطمئنتر برای خود و خانواده مان مهمترین انگیزه برای انجام هر فعالیت اقتصادی است. هدف اصلی هر انسان شرافتمندی کسب پول بیشتر ،از راه درست و مشروع می باشد چرا که به عقیده من پول عامل بدست آوردن خوشبختی نیست ولی بی پولی می تواند عامل بدبختی باشد.
همانگونه که در قسمت اول مراحل ثروتمند شدن گفتم برای ثروتمند شدن (کسب موفقیت)ابتدا باید خود را بشناسیم . از شناسائی توانائیها و نقاط ضعف و اهمیت آن و همچنین پیشنهاد استفاده از فنون اینیاگرام را دادم.
استفاده از اینیاگرام یک پیشنهاد خوب بود ولی شما می توانید از هر روشی که مایل هستید خود را بشناسید.مهم شناخت است نه روش آن.
استفاده از دانش توسعه فردی هم در ادامه خودشناسی بسیار می تواند به ما کمک کند. توسعه فردی چیست؟
توسعه فردی:
منظور از توسعه فردی برنامه ریزی برای انجام کارهائی است که منجر به افزایش توانائیها، کاهش نقاط ضعف وبرنامه ریزی برای کسب مهارتهای مورد نیاز عمومی و خاص در چارچوب مدیریت زمان است که منجر به بهبود عملکرد فردمی شود.
توسعه فردی باعث ایجاد انگیزه و نشاط در فرد میشود و باعث خواهد شد که به جای اینکه عنان خود را به دست زندگی بسپاریم کنترل امور را بدست بگیریم.
شما با بدست آوردن این مهارت،می توانید ضمن لذت بردن از زندگی خود،شاهد پیشرفت بیشتر در زندگی خود باشید.
پس از اینکه خود را شناختیم و فهمیدیم که از زندگی چه می خواهیم آنگاه بر اساس توانمندیها و علاقه خودمان راههای مختلف کسب درآمد را شناسائی میکنیم. برای ثروتمند شدن سعی در انتخاب شغلهائی داشته باشید که در ازای کسب درآمد زمان خود را هزینه نکنید. کار کردن برای دیگران(کارگری یا کارمندی)، کار کردن با ماشین(مسافرکشی) و کارهائی از این دست را به هیچ کس توصیه نمی کنم چرا که شما در ازای فروش وقت خود درآمد کسب می کنید نه از فروش دانش و تخصص ومهارت خود. فکر بزرگ داشته باشید تا نتیجه بزرگ عاید شما شود. متاسفانه بسیاری از هموطنان ما به دنبال کارهائی از این دست می گردند در حالیکه هیچکدام از این کارها آنها را ثروتمند نمی کند.
البته در جملات بالا به هیچ وجه قصد کوچک شمردن یا زیر سئوال بردن این کارها را ندارم بلکه هدف این است که بدانیم هر شغلی که درآمد آن در ازای فروش زمان باشد به ثروت منتهی نمی شود.
جملات بالا تبصره ای هم دارند و آن این است که در مقاطعی از زندگی چه جهت کسب استقلال مالی و چه جهت ایجاد مقدمات شروع کارهائی که منجر به ثروتمند شدن می شوند انجام چنین کارهائی اجتناب ناپذیر است.
در هنگام انجام اینگونه کارها سعی در توسعه فردی داشته باشید.یعنی اینکه با کسب مهارتهای لازم در کنار کسب درآمد در وقت خود صرفه جوئی کنید.
درآینده نزدیک در مورد توسعه فردی توضیحات بیشتری خواهیم داد. همچنین به مهارتهای عمومی که هر انسان جهت پیشرفت در زندگی به انها نیازمند است خواهیم پرداخت. دوستان می توانند سئوالات خود را مطرح کنند تا در حد توان پاسخ داده شود.
اندوخته قانونی
سهمی از سود که طبق قانون باید در شرکت باقی بماند. طبق قانون شرکت ها موظفند هر دوره 10 درصد از سود خود را اندوخته کنند تا زمانی که جمع مبالغ اندوخته به 5 درصد سرمایه برسد که پس از آن نیازی به انباشت سود نیست. شرکت ها میتوانند در افزایش سرمایه از اندوخته قانونی استفاده کنند. چون شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار غالباً در حال توسعه می باشند و پیوسته افزایش سرمایه می دهند در اغلب موارد اندوخته قانونی به حداکثر خود نمی رسد.
افزایش سرمایه
تجهیز منابع مالی از طریق آورده سهامداران یا سود انباشته و منابع اندوخته شده شرکت افزایش سرمایه نام دارد.
افزایش سرمایه به روش جایزه
افزایش سرمایه از محل اندوخته های شرکت و بدون پرداخت پول می باشد. هیات مدیره می تواند قسمتی از سود را اندوخته کند و سپس افزایش سرمایه از محل اندوخته را انجام دهد. در این روش چون سهامدار پولی پرداخت نمی کند به آن افزایش سرمایه بصورت جایزه میگویند.
حق تقدم
فرمی است که بعد از اعمال افزایش سرمایه برای سهامداران قبلی ارسال می گردد تا در خصوص حق تقدم سهام خود تصمیم گیری نمایند. در این حالت سهامدار مختار است تا قیمت حق تقدم را پرداخت نماید(100 تومان به ازای هر سهم جدید) تا صاحب سهام موردنظر گردد. همچنین دارنده حق تقدم می تواند حق تقدم خود را در بازار بفروشد و چنانچه هیچ کاری در مورد حق تقدم خود انجام ندهد شرکت اقدام به فروش حق تقدم در بازار نموده و مبلغ آن را به حساب فرد واریز می*کند.
قیمت حق تقدم معمولاً بیش از 100 تومان کمتر از قیمت سهم در بازار می باشد. علت آن هم این است که دارنده حق تقدم باید 100 تومان به ازای هر سهم پرداخت کند تا برگه سهم جدید برای او منتشر شود بعلاوه پس از واریز مبلغ حق تقدم از سوی سهامدار جدید باید حدود 1 الی 5 ماه صبر کند تا برگه سهام جدید برای او صادر شود و امکان فروش حق تقدم قبل از تبدیل به برگه سهم وجود ندارد(ریسک نقدینگی) بنابراین قیمت حق تقدم کمی بیشتر از 100 تومان کمتر از قیمت سهم است.
برای روشن شدن موضوع یک مثال می زنیم
فرض کنید شرکتی که قیمت سهام آن در بازار 300 تومان است اقدام به افزایش سرمایه از محل آورده نقدی می نماید.چنانچه شما سهامدار این شرکت باشید برگه حق تقدم برای شما صادر میشود و شما می توانید به ازای هر سهم جدید که به شما تعلق می گیرد 100 تومان پرداخت کنید و در افزایش سرمایه شرکت کنید. ولی اگر تمایلی به شرکت در افزایش سرمایه نداشته باشید می توانید حق تقدم خود را در بورس بفروشید مثلاً به قیمت 270 تومان که از این مبلغ 100 تومان به شرکت منتقل میشود و مابقی پس از کسر هزینه های قانونی به شما تعلق دارد. چنانچه به هر دلیل اطلاعی از افزایش سرمایه شرکت نداشته باشید یا اقدامی نکنید شرکت از سوی شما اقدام به فروش حق تقدم می کند و پس از کسر 100 تومان به ازای هر سهم جدید مابقی را به حساب شما واریز میکند.
حال چنانچه شما تاکنون سهامدار این شرکت نبوده اید و مایل به خرید حق تقدم این شرکت می باشید، می توانید با خرید حق تقدم این سهم به قیمت 270 تومان سهامدار این شرکت شوید (البته باید مدتی صبر کنید تا حق تقدم شما به برگه سهم تبدیل شود). از 270 تومان پرداخت شده توسط شما مبلغ 100 تومان در اختیار شرکت قرار می*گیرد تا در افزایش سرمایه مصرف شود و مابقی آن پس از کسر هزینه های قانونی در اختیار سهامدار قبلی شرکت که از حق تقدم خود استفاده نکرده است قرار می گیرد.
افزایش سرمایه از محل صرف سهام
افزایش سرمایه ای است که از محل دریافت قیمت بازار سهم به طریق پذیره نویسی از سهامدار جدید صورت می گیرد. منافع سهامدار قدیمی از مابه التفاوت قیمت اسمی و قیمت بازار تامین می شود
قیمت نهایی
قیمت نهایی سهم که در پایان روز محاسبه می شود میانگینی از قیمت های مورد معامله شده آن روز براساس حجم مبنا می با شد.
حد نوسان قیمت سهم و حق تقدم
بر*اساس قوانین بورس اوراق بهادار،حداکثر نوسان قیمت یک سهم از مثبت 2 درصد تا منفی 2درصد طی یک روز می تواند باشد و بر همین اساس حداکثر نوسان قیمت حق تقدم یک سهم از مثبت 10 درصد تا منفی 10 درصد می تواند باشد.البته در روز باز شدن سهم یا حق تقدم،حد نوسان وجود ندارد.
حجم مبنا
حداقل تعداد سهامی است که باید مورد معامله قرار گیرد تا سهم در پایان روز در قیمتی به ثبت برسد.
حجم مبنا برای کنترل رشد بی رویه قیمت سهام در سال 1382 تصویب شد. بر این اساس و در ابتدای این قانون اساس بر این بود که 15 درصد از کل سهام یک شرکت طی یکسال مورد معامله قرار گیرد و روزهای کاری سال 250 روز فرض شده بود که بر آن اساس حجم مبنای روزانه یک سهم 0006/0 (شش ده هزارم)کل سهام شرکت می شد. اما در سال 1383 نحوه محاسبه تغییر کرد و از 15 درصد به 20 درصد افزایش یافت و حجم مبنا به 0008/0(هشت ده هزارم)کل سهام افزایش یافت.
بعنوان مثال چنانچه تعداد سهام شرکتی 200 میلیون باشد حجم مبنای آن 160 هزار سهم خواهد بود. حال اگر حداقل 160 هزار سهم شرکت معامله شود،قیمت پایانی سهم برابر با میانگین موزون قیمت های معاملات خواهد بود و اگر کمتر از 160 هزار سهم معامله شود قیمت پایانی با استفاده از نسبت حجم مبنا پوشش داده شده محاسبه می شود. مثلاً اگر میانگین موزون قیمت سهام نسبت به روز قبل 40 تومان افزایش یافته است و میزان سهام معامله شده 80 هزار سهم است ،قیمت پایانی(بسته شدن)سهم 20 تومان افزایش خواهد یافت.
عرضه و تقاضا
به درخواست هایی که برای خرید وارد سامانه بورس می شوند تقاضا و به درخواست هایی که برای فروش وارد می شوند عرضه گفته می شود. عرضه و تقاضای یک سهم تعیین کننده قیمت آن است.
نسبت قیمت به درآمد(p/e)
ضریب تبدیل عایدات آتی و نمایانگر اقبال بازار نسبت به سهم موردنظر می باشد. همچنین نشان دهنده سال های باقیمانده تا بازگشت اصل سرمایه نیز می باشد. این نسبت در فضای بازار وجود دارد و درجه مطلوبیت سهم را بیان می کند. P/e حاصل قیمت سهم به سود آتی آن می باشد.
شرکت های سرمایه گذاری
شرکت هایی هستند که در سایر شرکت های بورسی و یا شرکت های غیر بورسی سرمایه گذاری کرده و از محل درآمد سرمایه گذاری های خود به سهامدارانشان سود پرداخت می کنند. چنانچه فردی قصد سرمایه گذاری حرفه ای در بورس را نداشته باشد چندان مقرون به صرفه نیست که تمام شرکت های حاضر در بورس یا صنایع مختلف را بررسی کند. در این حالت خرید سهام شرکت های سرمایه گذاری توصیه می شود.مزیت دیگر خرید سهام شرکت های سرمایه گذار ی تشکیل سبد سهام است که ریسک سرمایه گذاری را کاهش می دهد.البته طبیعی است که بازده این سهام نیز کمتر است.
یک شرکت سرمایه گذاری براساس پرتفوی خود ارزیابی می شود. پرتفوی شرکت های سرمایه گذاری در ایران معمولاً از دو قسمت بورسی و غیربورسی تشکیل شده است.
ارزش پرتفوی بورسی یک شرکت سرمایه*گذاری
عبارتست از ارزش روز و بازاری سهام شرکت های بورسی تحت تملک یک شرکت سرمایه گذاری. برای محاسبه ارزش پرتفوی بورسی یک شرکت تعداد سهام تحت تملک در قیمت بازار سهم ضرب می شود.در صورتیکه ارزش پرتفوی بورسی بیشتر از ارزش روز بازار سهام موردنظر باشد نشان دهنده قابلیت رشد قیمت سهام شرکت سرمایه گذاری طی روزهای آتی خواهد بود.
ارزش پرتفوی غیربورسی یک شرکت سرمایه*گذاری
یک شرکت سرمایه گذاری ممکن است در زمینه ای غیر از سهام شرکت های بورسی فعالیت کند. در این حالت ارزش آن فعالیت ها و یا سهام آن شرکت هایی که خارج از بورس می باشند را پرتفوی غیربورسی می نامند.
رویکرد محافظه کارانه در ارزشگذاری فعالیت های غیربورسی استفاده از بهای تمام شده سرمایه گذاری می باشد.اما با توجه به وجود تورم بالا در ایران،پس از گذشت چند سال بهای تمام شده از ارزش واقعی سرمایه گذاری فاصله زیادی می گیرد.
رویکرد دیگر استفاده از نسبت p/e می باشد. یعنی برای محاسبه ارزش یک سرمایه گذاری غیربورسی،سود آن را در نسبت p/e شرکت های مشابه که در بورس فعالیت می کنند ضرب کرد تا ارزش یک سرمایه گذاری غیر بورسی بدست آید. در نهایت مجموع ارزش سرمایه گذاری های غیربورسی از جمع ارزش هر یک از سرمایه گذاری ها بدست می آید.
شرکت های سرمایه گذاری معمولاً پرتفوی بورسی و غیربورسی خود را به صورت دوره ای از طریق ارائه اطلاعیه به بورس اعلام می کنند.
شرکت های سرمایه پذیر
شرکت*هایی که بتوان سهام آنها را خریداری کرد شرکت های سرمایه پذیر نام دارند. بر طبق این تعریف کلیه شرکت هایی که در بورس سهام قابل معامله دارند شرکت های سرمایه پذیر می باشند.
سهام مدیریتی
معمولاً اشخاص حقیقی یا حقوقی مالک 16 تا 51 درصد سهام دارای سهام مدیریتی می باشند.
شرکت های هلدینگ
شرکت هایی که در چند شرکت که در یک زمینه مشترک فعال هستند سرمایه گذاری می کنند. بطور کلی هر شرکتی که سهام مدیریتی یک یا چند شرکت دیگر را در اختیار داشته باشد هلدینگ است. به عنوان مثال شرکت سیمان فارس و خوزستان هلدینگ صنعت سیمان است.
معاملات چرخشی
معاملاتی هستند که خریدار و فروشنده دارای یک هویت حقوقی هستند.اینگونه معاملات به جهت بازارسازی اتفاق می افتد و در گزارش شفافیت توسط بورس اعلام می*گردد.
سهامدار عمده
طبق قانون به شخص حقیقی یا حقوقی که بیش از 5 درصد سهام یک واحد تجاری را دارا باشد سهامدار عمده می گویند.
در ادبیات بورس هنگامی که صحبت از سهامدار عمده است منظور شخص حقیقی یا حقوقی است که مالک بیشترین درصد از سهام یک شرکت می باشداماهنگامی که صحبت از سهامداران عمده است،منظور کلیه اشخاصی است که مالک بیش از 5 درصد سهام آن واحد می باشند.
سهامدار جزء
طبق قانون به شخص حقیقی یا حقوقی که مالک کمتر از 5 درصد سهام یک شرکت باشد سهامدار جزء گفته می شود.
هیات مدیره
مجموعه ای بین 5 تا 9 نفر که به پیشنهاد سهامداران عمده یک شرکت برای اداره آن معرفی می شوند.
مدیر عامل
شخصی که بالاترین سمت را در یک شرکت دارد و می تواند یکی از اعضای هیات مدیره باشد. مدیر عامل مجری تصمیمات هیات مدیره است و معمولاً از سوی سهامدار عمده شرکت پیشنهاد می شود.
اطلاعات میان دوره ای
شامل اطلاعات تولید و فروش و مسائل مالی شرکت است که در دوره ها و فصول مختلف توسط شرکت ها ارائه می شود.