به وبلاگ خودتان خوش آمدید.هدف از ایجاد این وبلاگ آموزش هموطنان عزیز در زمینه مفاهیم برندینگ، بازارهای مالی و سرمایه و چگونگی سرمایه گذاری در بازارهای مختلف می باشد. از نظرات شما و مطالب ارسالی شما به ایمیل مدیر وبلاگ استفاده خواهد شد و با اسم خودتان در وبلاگ درج می گردد.
از حضور کارشناسان و صاحب نظران در این وبلاگ استقبال می گردد.
جهت دریافت گاهنامه الکترونیکی در قسمت خبرنامه وبلاگ ثبت نام فرمائید تا پس از آماده شدن برایتان ارسال گردد.
تبادل
لینک هوشمند
برای تبادل
لینک ابتدا ما
را با عنوان
آموزش دربازار
سرمایه
و آدرس
miliyarder.LXB.ir لینک
نمایید سپس
مشخصات لینک
خود را در زیر
نوشته . در صورت
وجود لینک ما در
سایت شما
لینکتان به طور
خودکار در سایت
ما قرار میگیرد.
با سلام.جهت اطلاع آن دسته از دوستانی که درخواست کتاب الکترونیکی در مورد موضوعات مود بحث داشتند می رساند تعداد ۱۶ عنوان کتاب در قسمت دانلود کتاب سایت به آدر س http://miliyarder.com قرار داده شده است که کاربردی بوده و می تواند موثر واقع شود.در دوره های بعدی نیز کتابهائی به این قسمت اضافه خواهد شد.از دوستان تقاضا داریم چنانچه کتاب یا مقاله ای در خصوص موضوعات مطرح شده در سایت دارند جهت استفاده دیگر دوستان در اختیار سایت قرار دهند.
دوستان گرامی در پی اصرار بسیاری از دوستان، وبسایت میلیاردر جوان شروع به کار کرد. در این وبسایت بحث آموزش سرمایه گذاری در بازارهای مختلف بصورت جدیتر دنبال می شود .محصولات بی نظیری در حال آماده سازی است که پس از آماده شدن در سایت قرار می گیرد. ضمن اینکه قسمت مشاوره سایت نیز بزودی آماده می شود.
جدا از بحث سرمایه گذاری ،محصولات آموزشی برندینگ و همچنین مشاوره برندینگ نیز راه اندازی خواهد شد.حمایت شما موجب دلگرمی ما خواهد بود.
اکثر کارشناسان معتقدند که دو مساله سیاسی و پیامدهای احتمالی و اقتصادی آن، بازار را دچار تلاطم کرد.
اول: جنگ لفظی بر سر حمله به ایران بود که موجب شد انتظاراتی در بازار شکل بگیرد که بر اثر جنگ، میزان ارز تزریقی به اقتصاد ایران ناشی از صادرات نفتی و غیرنفتی کاهش یابد و بازار ارز که نیازهای مختلفی از جمله واردات را تامین میکند دچار کمبود عرضه و افزایش تقاضا شود. یک علت حاشیهای نیز در اینگونه موارد وجود دارد که احتمال بحران، مردم را به سوی «ذخیره کردن مطمئن ارزش» سوق میدهد که مهمترین آنها ارز، طلا و ملک است.
دوم: تحریم بانک مرکزی ایران باعث ایجاد دو نوع انتظار در آینده شد: اولا انتظار کاهش منابع ارزی دولت که با توجه به سهم دولت از کل بازار ارز ایران که 80درصد است، قابلملاحظه است؛ ثانیا تحریم بانک مرکزی و قطع همکاری با آن در زمینه نقل و انتقال ارز موجب شد تا تصور شود که سیالیت ارز دچار خلل میگردد و مستلزم آن خواهد بود که عوامل اقتصادی به دنبال راههای دیگری چه رسمی یا غیررسمی باشند تا سیالیت لازم را در امور ارزی به دست آورند که یک راه آن تهیه ارز کاغذی است که از بازار آزاد تامين میشود.
البته روشن است که هر چند واقعی بودن بسیاری از انتظارات در اقتصاد از نظر تجربی ثابت شده است (مثلا انتظارات تورمی، عامل مهمی در پیشبینی سطح قیمتها در آینده است) ولی مسلم است به دلايلی مانند سطح پایین شفافیت در برخی راهبردها و تاکتیکهای اقتصادی و سیاسی و همچنین القاي توهم توسط بعضی مراجع نظری به مردم که بسیاری از آنها فاقد اعتبار یا مغرضانه است باعث میشود که بهخصوص در زمینه مورد بحث، قسمتی از انتظارات شکل یافته فوق موهومی باشد؛ ولی نمیتوان همه آن را موهومی دانست. معمولا به مرور زمان انتظارات خود را تصحیح میکند و عوامل موهومی بیشتری را حذف و عوامل واقعیتری را جایگزین مینماید تا قیمتها به ثبات برسد.
چه عواملی تورم افسار گسیخته در بازار ارز را تقریبا متوقف کرد؟
عوامل عمده عبارتند از:
1- شفاف شدن تاکتیکهای دفاعی ایران که از طریق بعضی مانورهای منطقهای و نمایش توانمندیهای نظامی و موضعگیریهای صریح و قاطع مقامات ارشد نظامی کشور به نحوی که منجر به حذف گزینه نظامی از صدر گزینههای غرب شد.
2- توافق اصولی ایران و غرب و اثبات اراده طرفین جهت به نتیجه رسیدن مذاکرات دیپلماتیک.
3- خود تصحیحی انتظارات قبلی
4- مدیریت شایسته بانک مرکزی (البته با تاخیر) و اختصاص ارز مرجع برای واردات 2700 ردیف تعرفه کالايي از بین 6800 ردیف موجود و اجرای سیاستهای حاشیهای دیگر که جزو وظایف بانکهای مرکزی به شمار میرود از جمله عملیات آزاد در بازار ارز و غیره.
5- سقوط قیمت جهانی طلا و پايین آمدن نرخ ارز برحسب یک تجربه شناخته شده در ایران.
6- بالابردن نرخ سود بانکی و جذب نقدینگی از بازار ارز توسط بانکها که تاثیر عمده آن در بلندمدت خواهد بود و به این ترتیب قسمتی از رانت موجود در اعتبارات بانکی حذف خواهد شد.
این عوامل باعث شد تا انتظار نرخ 3000 تومانی برای دلار فعلا عقیم شود. البته براساس تئوری و تجربه، تعادل پایدار در هر بازار آزادی هیچ وقت در آخرین نرخها صورت نمیگیرد؛ بلکه نوسانات تقریبا همچون عقربه یک قطب نما عمل میکند با این تفاوت که نوسانات نرخها در بازار لزوما قرینه نیست مثلا ممکن است در یک مقطع 1000 ریال به نرخ بازار افزوده و بهدنبال آن فقط 100 ریال از نرخ آن کاسته شود، به هر حال آخرین قیمت دلار که بالاتر از 2000 تومان بود، دلیلی برای تعادل پایدار بازار در آن قیمت محسوب نمیشود. دخالت انتظامی در بازار ارز فقط توانست روی دامنه نوسانات تاثیر گذارد و بعضی معاملات جزئی را به تاخیر اندازد در حالی که معاملات کلان در بازار سیاه انجام میشد. تجربه نشان داده بود که بازار ارز، فرمانپذیر نبوده است و عوامل آن هم نصیحت پذیر نیستند!
نویسنده: دکتر سید احمد علی عاملی
عضو هیئت مدیره صنعت برق ایران
میلیاردر جوان: پارامترهای مطرح شده در مقاله بالا پارامترهای تعیین کننده ای در هر کدام از بازارهائی است که مردم برای سرمایه گذاری به سمت آن می روند. آنچه که نکته کیدی در ارزیابی بازار هاست و دربحث آموزشی می تواند کمک خوبی برای نوع سرمایه گذاری به مردم بدهد این است که همانطور که گفته شد پارامتر درجه امنیت در کشور و دنیا بسیار بر روی بازارهای مختلف تاثیر می گذارد.به این صورت که در جائی که امنیت بالاتر را در ذهن مردم بصورت روانی تامین کند بازارهای ذخیره کننده ارزش مانند طلا و ارز دچار رکود می شود و دارائی های زمین محور دچار ارزش می شوند و بر عکس آن نیز صادق است که می تواند مبنای تحلیل خوبی برای چگونگی سرمایه گذاری باشد.
رئیس کل بانک مرکزی با اعلام دلایل تاثیرگذار بر نرخ دلار گفت: نباید دلار را کالای پست فرض کنیم و انتظار داشته باشیم که قیمت آن بین 1000 تا 1050 تومان ثابت بماند.
محمود بهمنی در گفتگو با مهر با بیان اینکه همواره قیمت کالاها افزایش می یابد، در مورد نوسانات قیمت دلار گفت: نباید دلار را کالای پست فرض کنیم و انتظار داشته باشیم که قیمت آن بین 1000 تا 1050 تومان ثابت بماند.
رئیس کل بانک مرکزی در مورد اینکه اصرار برخی ها برای پائین نگه داشتن نرخ دلار منطقی نیست، گفت: در تعیین نرخ دلار باید عوامل تاثیرگذار بر آن را مدنظر قرار دارد و بدون در نظرگرفتن عوامل متعددی از جمله قیمت نفت نباید در مورد نرخ دلار اظهارنظر کرد.
رئیس کل بانک مرکزی با بیان اینکه طی چند سال اخیر اکثر قیمتها افزایش یافته و یا ثابت بوده است، افزود: نرخ تورم، قیمت نفت جهانی، قیمت کالاهای صنعتی و غیره افزایش یافته است، پس چگونه می توان انتظار داشت که نرخ دلار افزایش نیابد.
وی با تاکید بر اینکه در تعیین نرخ دلار باید تورم خارجی و تورم حاصل از هدفمندی یارانه ها را در نظر گرفت، اظهارداشت: اینکه هدفمندی یارانه ها در چند مرحله اجرا می شود و یا اینکه نرخ تورم عادی با توجه به عوامل مختلف همچون افزایش حقوق و غیره افزایش می یابد را باید لحاظ کرد.
بهمنی با تاکید بر اینکه تمام موارد مذکور بر روی برنامه ریزی ها و تخمینهای بانک مرکزی تاثیرگذار است، بیان کرد: سایر عوامل همچون تحولات بین المللی، نحوه نقل و انتقالات پول، درآمدهای نفتی، افزایش قیمت کالاهای وارداتی و تاثیر آن بر تورم همگی تاثیرگذار است.
به گزارش مهر، در ادبیات اقتصادی کالای پست، کالایی است که شیب منحنی تقاضا برایش صعودی است، یعنی با کاهش قیمت، مقدار تقاضا برای آن کالا کاهش مییابد، همچنین کالای پست کالایی است که در مورد آن اثر درآمدی بر اثر جانشینی غلبه کند.
میلیاردر جوان: بنظر می رسد نباید به دنبال کاهش قیمت دلار در کشور بود.اثرات عدم کاهش قیمت ارز در کشور تاثیر مستقیم بر روی قیمت کالاهای مورد نیاز مردم دارد و موجب افزایش تورم خواهد گردید. در حالیکه افزایش درآمد قشرهای حقوق بگیر نسبت قابل قبولی با تورم ندارد. تاثیر قیمت کنونی ارز نیز همانگونه که قبلا گفته شد چنانچه نرخ طلای جهانی را ثابت در نظر بگیریم موجب افزایش قیمت طلا در کشور خواهد گردید.
راههاي زيادي براي رسيدن به اين هدف وجود دارد كه تا حدودي به نوع سرمايهگذاريهاي شما و يا به مدت زماني كه ميخواهيد آن سرمايهگذاري را حفظ كنيد بستگي دارد.
برونسپاري كنيد...
در هر شرايطي كه باشيد، بايد از تمام امكانات موجود استفاده كنيد، تا مالياتها و كارمزدهاي كارگزاري را به تاخير بيندازيد و يا كاهش دهيد. با اين كار قدرت بهره مركب را تحت كنترل خود درميآوريد تا چندين درصد به نرخ بهره ساليانه خود اضافه كنيد ـ بدون آنكه مجبور باشيد يك تصميم سرمايهگذاري موفق اتخاذ كنيد.
چه چيزي را بايد به ديگران واگذار كنيد؟ حتي اگر داراي گواهينامه بانكداري هستيد و جايگاهي در بورس سهام (يا كالا) داريد، باز هم لازم است تا برخي از امور سرمايهگذاري خود را به ديگران بسپاريد.
برخي افراد تصور ميكنند كه بازكردن حساب نزد شركتهاي كارگزاري يا حساب بانكي به عنوان واگذاري امور محسوب ميشود. اما در اصل اين گونه است كه: شما كسي را استخدام ميكنيد (آيا ميدانيد چه كساني هستند؟) تا از سرمايه شما مراقبت كنند. آيا هنگامي كه پول خود را ميخواهيد آماده خواهد بود؟ بانك و شركتهاي كارگزاري ورشكست ميشوند. بله، شما بيمه هستيد... اما چه مدتي به طول ميانجامد تا سرمايه خود را پس بگيريد؟
به هر اندازه كه از ثروت بيشتري برخوردار باشيد و كارهاي شما پيچيدهتر باشد، بايد حجم بيشتري از كارهاي خود را به ديگران واگذار كنيد. ممكن است لازم باشد تا چند وكيل، حسابدار، مشاور مالياتي، شركت اماني و مشاوران ديگري را انتخاب كنيد.
هنگامي كه اقدام به خريد ميكنيد، تا چه ميزاني خريد ميكنيد؟ هنگاميكه سرمايهگذار خبره، سرمايهگذاري مناسب و منطبق با معيارهايش را مييابد، تا آنجا كه توانايي دارد ميخرد. تنها محدوديت او، مقدار پولي است كه در دسترس دارد. در نتيجه موجودي سهام او متمركز است و متنوع نميباشد.
با تخصص پيدا كردن در حوزه مناسب سرمايهگذاري خود، تمام سرمايهگذاريهاي شما در زمينهاي مشابه خواهد بود. به اينترتيب شما نمونه رايج تنوع بخشي را به طور كلي از سيستم سرمايهگذاري خود حذف كردهايد. با اين حال، بدون توجه به رويكردي كه براي سرمايهگذاري خود اتخاذ كردهايد، شما بايد قوانيني را براي آنچه كه «حجم سرمايهگذاري» خوانده ميشود، ايجاد كنيد. به عبارت ديگر، چه ميزان از پورتفوليوي سهام خود را به هر يك از سرمايهگذاريها اختصاص ميدهيد؟ در صورتي كه اين ميزان براي سرمايهگذاريهاي مختلف متفاوت است، علت آن چيست؟
«حجم سرمايهگذاري» به نوعي، علت اصلي ايجاد اعتماد به نفس در مورد كاري است كه انجام ميدهيد. هنگامي كه به سطحي ميرسيد كه با ديدن قيمتي مناسب، آن را تشخيص ميدهيد، در اين شرايط كاملا خوشحال و آسوده هستيد تا بهترين عملكرد را داشته باشيد.
راههايي براي حفاظت از سبد سهام
چگونه از پرتفوليوي سهام خود در برابر بحرانهاي معمول همچون بحرانهاي بازار، محافظت ميكنيد؟ هنگاميكه بنيانگذاران شركت مديريت سرمايهگذاري بلندمدت سيستم خود را ايجاد كردند، عاملي كه آن را رويدادهاي «ده سيگما» ناميدند، را مورد توجه قرار ندادند، از آنجا كه از لحاظ آماري به حدي غير محتمل بود كه آنها نگراني چنداني در مورد آن نداشتند.
هنگامي كه بحران مالي آسيا در سال 1997 به سرعت با قصور در پرداخت بدهي توسط روسها در سال 1998 ادامه پيدا كرد، اين شركت با دو رويداد ده سيگماي پي در پي مواجه شد و ورشكست شد.
رويدادهاي ده سيگما ممكن است غير محتمل باشند، اما به اين معنا نيست كه آنها غير ممكن هستند. سرمايهگذار خبره سبد سهام و روش سرمايهگذاري خود را به گونهاي طراحي كرده است كه حتي در بدترين شرايط بازار ميتواند به حيات خود ادامه دهد.
اگر بازار در طول شب سقوط كند آيا فرداي آن روز شما حاضر به سرمايهگذاري هستيد؟ شما بايد سيستم خود را به گونهاي طراحي كنيد كه پاسخ شما به اين پرسش مثبت باشد!
اولين كاري كه بايد انجام دهيد، تصديق اين موضوع است كه هر چيزي ممكن است در بازارها رخ دهد. چند نمونه از بدترين موارد را در ذهن داشته باشيد. سپس از خود بپرسيد: در صورتي كه هر كدام از اين موارد رخ دهد، تا چه حد تحت تاثير قرار ميگيريد و چه كاري انجام خواهيد داد؟
همانطور كه ديديم يكي از تدابير حفاظتي شوارتز در برابر چنين ريسكهاي تاثيرگذار، توانايي او در اقدام فوري است؛ همانطور كه در بحران مالي سال 1987 عمل كرد، زماني كه حتي اغلب سرمايهگذاران متخصص نتوانستند هيچگونه عكس العملي نشان دهند.
محافظ اصلي سرمايهگذار خبره و اين مورد درباره بافت و شوارتز نيز صادق است ـ استفاده با درايت آنها از ابزار اهرم ميباشد. هر بار كه بازار سقوط ميكند، داستانهايي در مورد افرادي ميشنويم كه حتي زندگي خود را از دست ميدهند، زيرا بيش از حد به ابزار اهرم متكي بودهاند. سرمايهگذار خبره به هيچ وجه خود را در چنين شرايطي قرار نميدهد. شما بايد از الگوي او پيروي كنيد حتي اگر اين كار به معناي زير پا گذاردن يكي ديگر از پندهاي مشهور در والاستريت باشد: هميشه با حداكثر توان سرمايهگذاري كنيد.
رابطه ميان فلسفه سرمايهگذاري، روش سرمايهگذاري و سيستم سرمايهگذاري شما، معيارهاي سرمايهگذاري شما خواهد بود.
از ميان تمام سرمايهگذاريهاي خوب احتمالي در حوزه سرمايهگذاري شما، چگونه متوجه ميشويد كه يكي از آنها را براي خريد يافتهايد؟ چه عاملي باعث ميشود كه يكي از آنها بر ديگر موارد ارجحيت داشته باشد؟ اين مورد، همان سرمايهگذاري خواهد بود كه با تمام معيارهاي سرمايهگذاري شما مطابقت داشته باشد، به اضافه فهرست دقيقي از ويژگيهايي كه شما در مورد يك سرمايهگذاري خوب مشخص كردهايد و با استفاده از آن ميتوانيد كيفيت هر يك از سرمايهگذاريها را اندازهگيري كنيد.
در كتاب 23 اصل موفقيت وارنبافت آمده است: بافت خصوصيات يك شركت خوب را اندازهگيري ميكند، خصوصياتي از قبيل: كيفيت مديريت، ماهيت برتري آن شركت، قدرت جايگاه رقابتي آن شركت، قدرت قيمتگذاري، بازده حقوق صاحبان سهام و البته قيمت سهام آن شركت. در حالي كه شوارتز كيفيت فرضيه سرمايهگذاري خود را در قبال رويدادهاي به وقوع پيوسته ميسنجد.
معيارهاي سرمايهگذاري شما، مشخصههاي يك سرمايهگذاري در حوزه انتخابي شما هستند كه ميتوانيد اكنون آنها را اندازهگيري كنيد و ميدانيد كه در طول زمان دائما براي شما سودآور خواهند بود.
معيارهاي سرمايهگذاري شما، شش عامل حياتي از سيستم سرمايهگذاري شما را برايتان مشخص ميكند: چه چيزي بخريد، چه زماني بخريد، چه زماني بفروشيد، چه مبلغي براي آن بپردازيد، پس از سرمايهگذاري چگونه تشخيص دهيد كه همه چيز مرتب است و در هنگام جستوجو براي سرمايهگذاريها بر روي چه چيزي متمركز شويد. بنابراين لازم است كه اين معيارها را با دقت هر چه بيشتر مشخص كنيد.
حاشيه امنيت شما چيست؟
يك سيستم سرمايهگذاري جامع، از دوازده عامل تشكيل شده است. تمام اين عوامل با توجه به بالاترين اولويت سرمايهگذار خبره يعني حفظ سرمايه، به يكديگر وابستهاند. روش او براي حفظ سرمايه، اجتناب از ريسك است. او با قرار دادن روش مطلوب كنترل ريسك خود در تمام بخشهاي سيستم خود، اين هدف را تحقق ميبخشد.
روش اصلي كنترل ريسك بافت، اين است كه او هميشه چيزي به عنوان «حاشيه امنيت» دارد. اگر چه اين اصطلاح به بنجامين گراهام و وارن بافت مربوط ميشود، اما در واقع هر سرمايهگذار موفق نمونهاي مخصوص به خود از حاشيه امنيت دارد: او به اين طريق ميزان ريسك را به حداقل ميرساند.
ممكن است تصميم بگيريد كه شبيه شوارتز عمل كنيد و خود را به نوعي منضبط كنيد تا به محض قرار گرفتن در حوزهاي كه برايتان ناشناخته است، فورا از آن خارج شويد ـ ابتدا سرمايهگذاريهاي خود را بفروشيد و سپس پرسشهاي خود را مطرح كنيد. يا ممكن است از رويكرد آماري براي كنترل ريسك استفاده كنيد.
هر حاشيه امنيتي را كه انتخاب كنيد، براي آنكه موثر واقع شود بايد به عنوان يكي از اصولي كه سيستم سرمايهگذاري شما بر پايه آن بنا ميشود، قرار گيرد و با قوانين سيستم شما درآميخته شود.
بهكارگيري معيارهايتان
سرمايهگذار خبره با سرمايهگذاري همچون يك شركت برخورد ميكند. او بر روي يك سرمايهگذاري تمركز نميكند، بلكه بر روي نتيجه كلي حاصل از بكارگيري مداوم سيستم سرمايهگذاري خود در موارد مختلف، متمركز ميشود. او روشها و سيستمهايي را به كار ميگيرد و به اينترتيب ميتواند در بلندمدت بازدههاي خود را با يكديگرتركيب كند. علاوه بر اين، تمركز ذهني او بر روي همين موضوع قرار دارد: فرآيند سرمايهگذاري به عنوان يكي از روشهاي موفقيت در بازار سهام.
هنگامي كه مشخص ميشود چه نوع سرمايهگذاريهايي را انجام خواهيد داد و معيارهاي ويژه خود را معين ميكنيد و همچنين چگونگي به حداقل رساندن ميزان ريسك را مشخص مينماييد، آنگاه لازم است كه قوانين و روشهايي را ايجاد كنيد كه با پيروي از آنها به تمركز بلندمدت سرمايهگذار خبره دست يابيد.
اولين گام، طراحي ساختار موجودي سهام يا پرتفوليوي شما است. آيا اقدام به خريد سهام خواهيد كرد؟
سهام و قراردادهاي آپشن؟ معاملات آتي؟ به صورت مكتوب يا تلفني؟ سرمايهگذاري در املاك و مسكن؟ آيا بر روي كالا متمركز ميشويد و يا بر روي ارز و يا اوراق بهادار؟ ياترجيح ميدهيد تا تصميمگيريها در رابطه با سرمايهگذاري را به مديران سرمايه كه با دقت انتخاب شدهاند، واگذار كنيد؟ اين موارد تعداد كمي از موارد ممكني هستند كه ميتوانيد از ميان آنها انتخاب كنيد.
با اتخاذ اين تصميمات (كه البته ممكن است با مشخص شدن حوزه سرمايهگذاري شما، كاملا واضح باشند) لازم است كه اجزاي ديگري از سيستم خود را پيش از ورود به بازار مشخص كنيد.
آيا از ابزار اهرم استفاده خواهيد كرد؟ اگر قصد سرمايهگذاري در معاملات آتي را داشته باشيد، ممكن است تصور كنيد كه به طور خودكار از ابزار اهرم استفاده خواهيد كرد. اما اينگونه نيست. استفاده از ابزار اهرم بايد هميشه تصميمي هوشيارانه و از پيش طراحي شده باشد. اگر مبلغ كامل براي يك قرارداد آتي را در حساب خود داشته باشيد، حاشيه سود شما صد درصد است و در مورد عدم استفاده از اهرم در زمان خريد نيز به همينترتيب خواهد بود.
گرچه شوارتز و بافت از ابزار اهرم استفاده ميكنند، اما آنها هر دو از لحاظ نقدينگي ثروتمند هستند. به شما توصيه ميكنيم از الگوي آنها پيروي كنيد كه تمركز بر بخش «نقدينگي بالا» است، حداقل تا زماني كه مانند آنها به سطح مهارت ناخودآگاه در سرمايهگذاري خود دست يابيد.
حتي در آن هنگام نيز اگر از ابزار اهرم استفاده كرديد، از الگوي سرمايهگذار خبره پيروي كنيد و به صورت مختصر از آن استفاده كنيد و هرگز درخواست افزايش سرمايه از سوي كارگزار را به آساني نپذيريد.
چگونه تاثير مالياتها و هزينههاي معاملات را به پايينترين حد ميرسانيد؟ سرمايهگذار خبره بر روي نرخ سود مركب در بلندمدت، متمركز ميشود. يكي از روشهايي كه آنها از طريق آن به بهبود اين نرخ ميپردازند، اين است كه سيستم خود را به گونهاي طراحي ميكنند كه مالياتها را به پايينترين حد ميرساند. اين كار مستلزم آن است كه هزينههاي معاملات تا آنجا كه ممكن است پايين نگه داشته شود.منبع: www.bourse24.ir
تنها عامل مهم و محدود کننده در زمینه قبول فرصتهای جدید، عدم انعطاف و سختگیری فرد متعصب است. مدیران، درست زمانی که به دنبال افرادی با نظرات و مواضع مخالف هستند روش کاری خود را تغییر میدهند، نه با این هدف که دیگران را متقاعد کنند، بلکه برای درک آنچه در ذهن آنان میگذرد. جای تعجب است که بسیاری از افراد واقعا از نظرات متضاد دیگران واهمه دارند. با افرادی که شما را به چالش میکشند، مقابله و برخورد میکنند و در عین حال موجب پیشرفت شما میشوند، گفتوگو کنید. به یاد داشته باشید یک بحث بدون تعصب و همراه با یادگیری حائز اهمیت بیشتری است.
6. سکوت کنید و گوش دهید:
رهبران مقتدر میدانند چه زمانی باید صحبت و سکوت کنند. تنها رساندن منظور، نتیجهای همچون یک مکالمه معنادار نخواهد داشت. البته میدانید، بهترین حالت تعامل از طریق گفتوگو صورت میگیرد و نه سخنرانی یا خودبیانگری. وقتی در زندگی به این درک و باور برسید که تنها راه کسبعلم و دانش از طریق گوش دادن و نه سخنوری است، آنگاه اولین گام را در جهت برقراری ارتباط ماهرانه برداشته اید.
7. یکدلی را جایگزین غرور کنید:
هرگز حرفی نزنید که نتوانید به آن عمل کنید. زمانی که ارتباط همراه با خلوص، همدلی، دلسوزی و نه تکبر و غرور برقرار شود اتفاقهای خوبی پیش میآید. کسانی که با همدلی ارتباط برقرار میکنند دارای درستی و خلوصی هستند که در افراد دیگر چنین خصایلی وجود ندارد. درک اصل ارتباطات به نوبه خود خشم را به احترام و شک را به اعتماد تبدیل میکند.
8. به معنای پنهان در سخنان دیگران دقت کنید:
لحظهای درنگ کنید و با یادآوری مدیران بزرگ، متوجه خواهید شد که مهارت خاصی در دریافت معنی سخنان پوشیده، همچنین توانایی خارقالعادهای در درک مطالبی که هنوز گفته، مشاهده یا شنیده نشده، دارند. رهبران دانا میدانند که هنوز باید مطالب بیشتری یاد بگیرند. در چنین عصر ارتباطاتی، همه در برقراری ارتباط و نظرات خود عجله دارند اما متوجه نیستند که ارتباط باید با دیگران برقرار شود. با چشم و گوشی باز و سکوت، متعجب خواهید شد که چگونه سطح یا آگاهی سازمانی شما بالا رفته است.
9. هنگام صحبت بدانید درباره چه مطلبی حرف میزنید:
اگر در مطرح کردن موضوعات مهم تخصصی ندارید آنگاه تعداد کمی به شما توجه خواهند کرد. اکثر افراد موفق، علاقه چندانی به صحبتهای بیارزش عدهای که فقط به دلیل خودنمایی، وارد هر گفتوگویی میشوند، نشان نمیدهند. نحوه بیان منظور بیش از گفتهها دارای اهمیت است. ارتباط برقرارکنندههای موفق به محتوا و همچنین نحوه بیان گفتهها توجه داشته بنابراین، موقعیت خود را به خطر نمیاندازند و مردم را تحت تاثیر مفاهیم قرار میدهند.
10. با گروه طوری صحبت کنید که انگار با تک تک افراد صحبت میکنید:
مدیران همیشه فرصت صحبت کردن با تک تک افراد را به طور خصوصی ندارند. ارتباط برقرارکنندگان موفق، به نحوی با ده نفر در اتاق کنفرانس یا ده هزار نفر در تالار کنفرانس صحبت میکنند که انگار با تک تک آنها به طور مستقیم در حال گفتوگو هستند. برای داشتن روابطی موفق ایجاد اعتبار، اعتماد و تفاهم الزامیاست.
11. در صورت نیاز، گفتههایتان را تغییردهید:
یکی دیگر از استراتژیهای ارتباطات که به ندرت مورد بحث قرار گرفته چگونگی جلوگیری از «به بیراهه رفتن یک گفتگو» است و در صورت اتفاق چه کار باید انجام داد که به آن «برنامه آمادگی و توسعه طرح احتمالی» میگویند. بار دیگر، باید به یاد داشته باشید که به منظور ایجاد تعاملات موفق، اهداف شما باید با افرادی که با آنها ارتباط برقرار میکنید
هم جهت باشد. اگر مهارت، همدلی، نظم و ترتیب تاثیر بسزایی نداشته باشد که در هر حال احتمال آن بسیارضعیف است، باید توانایی تاثیرگذاری را از طریق تغییرات ایجاد کنید. به منظور کمک به برقراری ارتباط و ایجاد اعتماد به نفس، از سوالات عالی، طنز، داستان، تمثیل و در صورت لزوم اظهارات جسورانه استفاده کنید. در حالی که گاهی اوقات استفاده از تاکتیک «شوکو ترس» به عنوان آخرین راهحل، ضروری به نظر میرسد.
تصور نکنید فقط به این دلیل که آمادگی گفتوگو دارید، دیگران حاضرند با شما صحبت کنند. باید خود را برای هر گفتوگوي سازنده آماده کنید. اگر در توجیه گفته خود با دانش، منطق کسبوکار، دلیل و همدلی موفق نشدید و متوجه بیاعتنایی دیگران به خود شدید، به تقویت یا وضوح گفتهها بیشتر احتیاج دارید.
و اما به هنگام برقراری ارتباط، مطمئن شوید که مطلب گفته شده، درست، صحیح، منطقی است و با دلیل و مدرک توسط منطق کسبوکار اثبات میشود. مهمتر از همه، ارتباط تنها درباره نظرات، مواضع یا شرایط شما نیست بلکه درباره کمک از طریق بر آورده کردن نیازها، درک نگرانیها و افزودن ارزش به زندگی دیگران است. مسلما رعایت این موارد از تعداد مشکلات ارتباطی میکاهد.
منبع: روزنامه دنیای اقتصاد
میلیاردر جوان: این نکته را در نظر داشته باشید که جایگاه اولویت دارائی ها در جهان امروز نسبت به گذشته تغییر کرده است.در گذشته اولویت دارائی ها داشتن مسکن و مستغلات،طلا،ارز و... بود در حالیکه در دنیای کنونی شاید بهترین دارائی ،داشتن مهارت ارتباط موثر با دیگران است که خود می تواند باعث تولید دارائی های سنتی گردد. داشتن مهارتهای ارتباطی قوی میتواند موجبات جهش اقتصادی را فراهم آورد و نکته خوب این است که مهارتهای ارتباطی موثر را می توان فرا گرفت و در خود تقویت کرد.این نکته را در نظر داشته باشید که در گذشته IQ یا هوش ذهنی دلیل موفقیت تلقی می شد در حالیکه در دنیای کنونی EQ یا هوش هیجانی و SQ یا هوش اجتماعی دلیل موفقیت فرد می باشد. هوش هیجانی در اصل هوشی است که باعث می شود انسانها درموقعیتهای مختلف روحی بتوانند واکنشی متناسب با شرایط از خود نشان دهند و هوش اجتماعی هوش برقراری ارتباط موثر در اجتماع می باشد.البته علم نوین روانشناسی طبقه بندیهای دیگری نیز برای هوش دارد که از حوصله بحثهای این سایت خارج است.در صورت علاقمندی،در آینده در مورد این دو نوع هوش مطالب بیشتری در سایت عنوان خواهد شد.
مدیران موفق مهارت خاصی در برقراری ارتباط دارند. مهارت تمرکز بر دیگران به غیر از تمرکز بر خود، لغات، نطق، ارائه، دستور زبان و... که در دوره های آموزشی مدیران تدریس می شود نیز حائز اهمیت خاصی است که کمتر مورد توجه قرار گرفته است.
توانائی تمرکز بر دیگران تاثیر مستقیم بر برنامهریزیها دارد؛ به طوری که افراد با توانایی ارتباط قوی از دیگر اشخاص تفکیک میشوند.
تعداد زیادی از مشکلات سازمانها در نتیجه ارتباطات ضعیف به وجود میآید که همین تضاد، نشان دهنده نیاز به داشتن رهبرانی با قابلیتهای برقراری ارتباط موثر میباشد. عوامل مهم و اساسی در موفقیتهای حرفهای عبارت است از ایجاد روابط موثر بین افراد در درون یا خارج گروه درکل سازمان و کلیه سطوح. برقراری و توسعه ارتباط مناسب به خصوص در شرایط سخت همیشه به آن آسانی که تصور میشود، نیست.
مهارتها یا دانشهای اکتسابی تنها زمانی ارزشمند هستند که در صورت نیاز بتوان از آنها عملا استفاده کرد. در واقع، اولین وجه اشتراک میان ارتباط برقرار کنندگان بزرگ، درک و حس بالایی است که نسبت به محیط و شرایط دارند؛ در ضمن آنها شنوندگان دانا و دقیقی هستند و به خوبی متوجه حالات، پویایی، نگرشها، ارزشها و نگرانیهای دیگران میشوند. آنها نه تنها درک خوبی از محیط پیرامون دارند، بلکه شیوه بیان خود را بدون کمترین اشتباهی با محیط مذکور تطبیق میدهند. گفتههای این افراد هیچ ارتباطی با راوی ندارد، بلکه صد درصد درباره برآورده کردن نیازها و انتظارات افرادی است که با آنها در ارتباط هستند.
چگونه مهارتهای خود را به عنوان یک ارتباطگر عالی تکامل دهید؟ در صورت رعایت موارد زیر به چنین مرحلهای خواهید رسید:
1. از دروغ و فریب دوری کنید:
در اکثر موارد، مردم برای افرادی که به آنها اعتماد ندارند به راحتی درد و دل نمیکنند؛ اما در صورت قابل اعتماد بودن رهبر، وقت گذاشته و حاضر به انجام خطر هستند. البته اگر مدیر شخصیت ضعیف و نادرستی داشته باشد هرگز چنین ارتباطی برقرار نمیشود. مردم به ندرت به کسی که صرفا به دنبال اعتماد آنان باشد، اطمینان میکنند. بهترین راه ایجاد اعتماد از طریق عملکرد صحیح، تفکر و تصمیم گیری ممکن میشود. به خاطر داشته باشید مردم در صورت وجود اعتماد، بسیاری از مشکلات را میبخشند؛ اما در غیر این صورت حاضر به بخشش نیستند.
2. خودمانی باشید:
میزان اطلاعات شما برای مردم اهمیت ندارد؛ مگر اینکه متوجه شوند شخصا به موضوع اهمیت میدهید. بر اساس تئوری کسب و کار قدیمی، مدیران باید فاصله را با دیگران حفظ کرده و ارتباط نزدیک برقرار نکنند که در این صورت در تاریکی و جهالت خواهند ماند و تنها بخش خاصی از حقایق نصیبشان میشود. اگر روابط عمیق و معناداری را با افراد برقرار نکنید هرگز متوجه تفکرات و نظراتشان نخواهید شد و احتمالا زمانی متوجه میشوید که دیگر خیلی دیر شده است.
3. صریح باشید:
صراحت به مراتب بهتر از ابهام است سعی کنید بر روی ارتباط صریح با دیگران تمرکز کنید. گفتار ساده و مختصر همیشه بهتر از پیچیدگی و اغتشاش است. اینکه میدانید چگونه سر اصل مطلب بروید و روی مسائل اصلی و با ارزش تمرکز کنید خیلی مهم است این دقیقا همان کاری است که از دیگران انتظار دارید نسبت به شما انجام دهند. بدون درک اهمیت گفتههای مختصر و صریح، بعید به نظر میرسد از عهده ارتباط با اشخاص مختلف برآیید. هدف، رهایی از دست انجام کارهای غیرضروری و رسیدن به یک ارتباط بهینه است.
4. تمرکز بر داشتهها و نه بر نداشتهها:
بهترین ارتباط برقرار کنندگان نه تنها در یادگیری و جمعآوری اطلاعات به هنگام ارتباط، مهارت دارند بلکه در ارائه نظرات، هماهنگی انتظارات، اقدام الهام بخش و وسعت دید نیز تبحر دارند. یکی از راهحلهای مناسب جهت رسیدن به اهداف، برقراری تعاملات از طریق اولویتدهی به ترجیحات طرف مقابل وکمک صادقانه به افراد بدون هیچ چشمداشت و توقعی است. احتمالا چنین حقیقتی منطقی به نظر نمیرسد اما با تمرکز شدید بر خواستهها، اميال، احتیاجات و آرزوهای دیگران به جای تمرکز بر برنامههای خود، مطالب زیادتری یاد خواهید گرفت. منبع:روزنامه دنیای اقتصاد